پروتکل ISIS همانند پروتکل OSPF از مجموعه پروتکل هاي Link State محسوب مي شود و بنابراين قوانين حاکم بر آن همان قوانين Link State است. بدين معني که هر روتر اطلاعات لينک ها و روترهاي متصل به خود را در شبکه منتقل مي کند و بنابراين در هر روتر اطلاعات توپولوژي شبکه وجود خواهد داشت.
سپس هر روتر با اجراي پروسه SPF بهترين مسير را تا هر لينک در شبکه استخراج مي کند و آن را در جدول مسيريابي قرار مي دهد. تغييرات توپولوژي بلافاصله در شبکه منتقل مي گردد و روترها با اجراي مجدد پروسه SPF جدول مسيريابي خود را به روز مي کنند. تا اينجا هر چه گفته شد عينا در پروتکل مسيريابي OSPF نيز صادق بود. اين سوال مطرح مي شود که حتما تفاوتهايي بين اين دو پروتکل وجود دارد. اين تفاوت ها چيست؟ اگر بخواهم در اين بخش به طور خلاصه به بعضي از تفاوت هاي مهم اشاره کنيم، اولين و مهمترين آن کاربرد اين دو پروتکل است. امروزه پروتکل OSPF عمدتا در محيط سازماني به کار گفته مي شود اما پروتکل ISIS بيشتر در محيط هاي ISP و يا Service Provider ها ديده مي شود که دليل آن به تفاوت ساختار Area و همچنين شيوه ارسال اطلاعات لينک ها در اين دو پروتکل بر مي گردد. در پروتکل ISIS ساختار چينش Area انعطاف پذيري بيشتري دارد و اين محدوديت که در پروتکل OSPF نمي توانيد مستقيما بين Area ها ارتباط داشته باشيد در پروتکل ISIS وجود ندارد. ساختار بسته هاي ارسالي در OSPF، LSA ناميده مي شود و تنوع بسيار زيادي دارد. اين تنوع انعطاف پذيري را در OSPF به ارمغان مي آورد. اما در ISIS اطلاعات لينک ها ارسالي که LSP ناميده مي شود فقط به دو دسته LSP L1 و LSP L2 تقسيم مي شود و سادگي و سربار بسيار کمتري نسبت به OSPF دارد. اين سربار کمتر آنقدر قابل ملاحظه است که ISIS را قابل استفاده براي محيط هاي بسيار بزرگ همچون Service Provider ها کرده است. با توجه به مستندات سيسکو حداکثر 50 روتر در يک Area از OSPF قابل تحمل است و بيش از آن حتما بايد در Area متفاوتي قرار گيرد، در ISIS اين عدد 1000 است. اين ويژگي ISIS که مي توانيد 1000 روتر را در يک Area قرار دهيد بسيار براي سرويس دهنده ها جذاب است. دليل آن به سرويس MPLS Traffic Engineering بر مي گردد. اکثر ISP ها از اين سرويس در شبکه خود استفاده مي کنند تا به صورت بهينه از ظرفيت لينک هاي زيرساخت شبکه خود استفاده کنند. البته وقتي مي توانيد از سرويس مهندسي ترافيک به صورت کامل بهره مند شويد که شبکه شما فقط يک Area داشته باشد و اين در OSPF امکان پذير نيست. ISIS به خاطر ويژگي مقياس پذيري، اين قابليت را به سرويس دهنده ها مي دهد که کل شبکه را فقط در يک Area در نظر بگيرند و در اين صورت است که مي توانند به صورت کامل سرويس مهندسي ترافيک را در شبکه بکار ببندند و در هزينه هاي زيرساخت صرفه جويي بسيار زيادي ايجاد نمايند.
OSPF بيشتر مورد استقبال سازمانهاست زير اين پروتکل انعطاف پذيري زيادي در انواع Area و انواع LSA ايجاد مي کند و به مدير شبکه آزادي عمل بيشتري مي دهد. ضمنا اين پروتکل برخلاف ISIS خاص شبکه هاي IP است. پروتکل ISIS از ابتدا براي شبکه هاي CLNS با پروتکل CLNP طراحي شده است و بعدا ويژگي IP نيز به آن اضافه شده است و هنوز علي رغم اينکه اين پروتکل صرفا در شبکه هاي IP استفاده مي شود، براي عملکرد صحيح خود نياز به آدرس هاي CLNS دارند. استفاده از آدرس هاي CLNS در شبکه هاي IP کمي مديران شبکه را آزار مي دهد و بنابراين سازمانها کمتر تمايلي به ISIS نشان مي دهند.
در ادامه و در اولين سرفصل با مفاهيم جديد ISIS که کمي با OSPF تفاوت دارند، آشنا خواهيم شد. همچنين در آن به ساختار چينش Area و همچنين سيستم آدرس دهي در ISIS مي پردازيم
IS مخفف کلمه Intermediate System و يا سيستم مياني است که منظور همان روتر است و IS-IS به پروتکلي گفته مي شود که بين دو IS يا دو روتر فعال مي شود که منظور همان پروتکل مسيريابي است.
همانطور که در مقدمه ISIS گفته شد اين پروتکل در ابتدا براي شبکه هاي CLNS طراحي شده است اما از آنجايي که نگاه و طراحي به اين پروتکل بر مبناي توسعه پذيري بوده است، با تغييراتي که روي ان ايجاد شده است امروزه در شبکه هاي IP قابل استفاده مي باشد. علي رغم اينکه از اين پروتکل امروزه در شبکه هاي IP استفاده مي شود اما بکارگيري آدرس CLNP در روترهاي ISIS همچنان ضروري است.
ذکر اين نکته خالي از لطف نيست که در شبکه هاي CLNS که امروزه تقريبا وجود خارجي ندارند، به کامپيوتر ها يا تودهاي انتهايي ES و يا End System گفته مي شد و پروتکلي که بين نودهاي انتهايي و روترهاي وجود داشت، ES-IS گفته مي شود
پروتکل IS-IS تنها پروتکل مسيريابي است که روي لايه 2 يعني لايه data-link سوار مي شود. اگر به خاطر داشته باشيد پروتکل هاي EIGRP و OSPF روي IP، پروتکل RIP روي UDP و پروتکل BGP روي TCP سوار مي شود.